المیراالمیرا، تا این لحظه: 11 سال و 3 ماه و 28 روز سن داره

شیرینی زندگی

ما برگشتیم

1392/12/13 23:23
نویسنده : مامان سونیا
807 بازدید
اشتراک گذاری

سلام دوستای عزیزم خوبید ماهم خوبیم خدارو شکر حالو هوای عیدو خرید شب عید به همه خوش میگذره

 ما اومدیم بد از 2 ماه تاخیر با 1 عالمه خبر که هم خوبه هم بد  نداشتن خط تلفن  خیلی بد انقدر رفتم اومدم زنگ زدم تا خودشون کلافه شدن 2 ماهم هست که اومدیم خونی جدید خدارو شکر خوبه ولی با المیرا اسباب کشی خیلی سخت بود مثل موش تو هر سوراخ میرفت 2 3 بارم این ور اونور افتاد خدا مادر شوهرمو نگه داره خیلی کمک کرد دستش درد نکنه تو خونی جدید به لطف بابایی خوردی زمین از تاپ افتادی خدا بهت رحم کرد که میله نخود تو سرت ولی دهنت پر خون بود بمیرم برات

 دوستای عزیزمم همون هفته اول اومدن با المیرا خیلی سخت  بود ولی خوش گذشت زیاد

اردلانم تو امتحان نطام مهندسی قبول شد همونی که چشمم اب نمیخورد اخه 1 هفته بشتر نخونده بود خیلی خوشحالم

المیرام بلا تر داره میشه کم کم همه چیزو میفهمه بشین پاشو نکون بیار همرو حرفم دار میزنه جملاتش زیاده بابا .مامان .دد. به به .ممه .جی جی. دایی. دالی .پا .دست .ابرو .1 2 3 .نی نی. که به بچم خیلی دوست  داره .داغ .هر حرفی میزنم دوست داره تکرار کونه از بازی خوشش میاد فلش کارتو خودش میاره و نتیجم داده  مکعب هوشو کامل بلده هر کاری میکنی تکرار میکنه 

از اتفاقات بد اینه که شوهر عمم فوت کرد 45 سالش بود مریضم نبود رفت سر کار سکته کردماهم 1 هفته مونده بود به جشن عقد داداشم تو تدارکات بودیم که بهم خورد  این عمم 20 سال بچه نداشت تاز 5 سال بود که از جایی بچه اورده بودن زندگیشون شیرین شده بود و اسم دخترشم ریحانه گداشتن خیلی سختی کشیده بودن بهمم خیلی وابسته بودن تمام کارای خونه بچه همرو شوهر عمم میکرد برای عمم خیلی داره سخت میگذره نمیدونم خدا بندهاشو چرا اینقدر امتحان میکنه خدا هیچ بچی و بی مامانو بابا نذاره همون داغون شدیم 1 ادم شوخ با اردلانم جور بود خدا بیامورزدش به عمم صبر بده این هفتم چهلمم ماهم میریم شمال

 دوستای عزیزم مرسی از کامنتاتون واسه تولد المیرا سر فرصت به همتون سر میزنم بببببوووووووسسسسسس

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی

نظرات (5)

شیما مامان شاهین کوچولو
14 اسفند 92 13:05
سلام سونیا جون خیلی خوشحالم دوباره برگشتی خونه جدید مبارک باشه... دلمون واسه المیرا جون تنگ شده بوووود... قربونش مرسی دوست عزیزم
شیما مامان شاهین کوچولو
15 اسفند 92 0:52
بله عزیزم کامنتهاتون بدستم میرسه
دخملي تنها دليل زنده بودنم...(لي لي)
15 اسفند 92 2:27
سلام خوبين دلتنگتون بوديم.... خونه ي جديد مبارك.... گل دختر و ببوسبن مرسی عزیزم
مینا (دلنوشته هایی برای دلبندم )
17 اسفند 92 15:02
سلام سونیا جوووووووووونم خوبی عزیززززززززززم دلم براتون تنگیده بود دوستم خونه جدید مبارک فوت شوهر عمه رو هم تسلیت میگم انشالله غم اخرتون باشه دوستم مرسی عزیزم ماهم دلمون تنگ شده بود
❤طراح دردونـــه تـــم ❤
22 اسفند 92 0:48
سلام به شما دوست خوبم دوست داري لوگو و صفحه ورودي و بالابر وبلاگ و قالب وبلاگ و تقويم رو براي سال نـــو با عکس ني ني تون سفارش بدي ؟ همه و همه با عکس ني ني نازتون ! اگه ني ني گلتون عکس آتليه اي نداره براتون عکس ساده اي که تو خونه ازش ميگيريد رو تبديل به آتليه اي ميکنم .... اگه شما هم دوست داري براي سال نو کلي چيزاي قشنگ و قشنگ با عکس کوچولوي دلبندتون داشته باشي حتما بيا پيشم سال نو تحولي نو براي ني ني نازتون همراه با دردونــــه منتظر حضور گرمت هستم تخفيف ويژه نوروزي قيمت ها زير 10 هزار تومن www.testersite.mihanblog.com