سوراخ گوش
مامانی قند عسلم گوشتو سوراخ کردم میخواستم نکنم ولی بابایی امروز اومد گفت چرا سوراخ نکردی منم با مادر جون خاله جون رفتیم مطب دکتر میر صادقی سوراخ کردیم گریهات همون لحظه بود بعد دگه گریه نکردی اینقدر قربون صدقت رفتیم منو مادر جون خاله جون تا اروم شدی الانم خوابیدی میخواستم عکس با گشوارتو بزارم که نشود بعدا میزارم فدات بشم من راستی ٢٠٠٠٠ هزار دادیم اینم مگم که یادم باشه
اینم گشوار تو گوشای ناز خانم
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی