روز جمعه
سلام دوستای گلم مرسی که پیشمون میاید و نظر میزاری روی گل همتونو میبوسم مرسی از محبتاتون مامانی این واکسنت خیلی منو خودتو اذیت کرد ١ شبانه روز تب کردی ولی خدارو شکر خوب شدی گلم از شیظونیات بگم سر سفری ناهار با قاشق محکم ردی ١ بشقاب شکستی فدای سرت کم کم با لق لق میشینی عزیزم ٥ شنبه شام مامان رادوین جون خاله رومینا شام خونمون بودن خوش گذشت با کلی فکر که فردا بریم کجا از تهران گری شمال گردی اخر شد جاده زرشک قزوین واسه نهارم کلی تصمیم از ابگوشت که خنده منو خاله رومینا شده بود تصمیم به جوجه شد صبح با زنگ خاله رومینا حرکت کردیم خیلی خوش گذشت ولی با شما کوچولو ها خیلی سخته من دوست داشتم برم شمال خیلی وقتم هست نرفتم ولی چون...
نویسنده :
مامان سونیا
15:56